سلام عليكم .
براي عرض تبريك امروز خدمت رسيدم .
روز خمعه را عرض مي كنم .
يه عرضي هم داشتم در رابطه با سخنراني ديشب آقا مصطفي كه تحت عنوان تكامل علوم قسمت سومش را ايراد فرمودند .
آنهم اينكه وقتي گفته مي شود علوم دامنه اش فراتر از مثلا علم رياضيست .
البته نه اينكه حتي در علم رياضي هم چنين باشد كه هرچه غرب بخورد ما داد اشكالي نداشته باشد ، خير .
بلكه مقصود اينست كه وقتي از تكامل علوم گفته مي شود مثل آن نشود كه مدتيست آزمايشگاه مثلا منطق رياضي شده بود مراكز علمي ما و حالا هم منطق جديدش يعني بقول آقا مصطفي منطق رياضي بشود قانون تحقيق و پژوهش مراكز علمي ما كه فقط هم به عمل رياضي مشغول نيستند .
هرچند قرار نيست كه در رياضي هم ما دنباله رو مثلا غزب باشيم و خورده فرمايشات ايشان را بخورد طالبان علم يا جويندگان دانش خودمان بدهيم .
خيلي مايل بودم كه بيشتر مي توانستم اين خودباختگي را در همان جلسه ي سخنراني ايشان باز كنم و فرصت نبود .
چراكه ما اگر بازهم حواسمان جمع نباشد همانطوركه مدتي طولاني و گرانبها را با پيروي از منطق يوناني از دست داديم و الان هم داريم با منطق صفريك جديد فكر مي كنيم ، پس از اين هم گويا ميرويم كه فازي فكر كنيم .
مگر ما قرآن نداريم ؟ يا شايدم مثل سابق با منطق ارسطويي قرآن داريم ؟
از جمعي مثل هيئتي كه از محبان حضرت علي عليه السلام است انتظار نمي رود كه بجاي اينكه ببيند در امر پژوهش و تحقيق قرآن چه مي گويد برود ببيند كه ديگران چه مي گويند .
همين خطبه ي اول نهج البلاغه را هم كه يه نگاهي انداخته باشيم كافيست كه ببينيم مثلا عددي كه مولا عليه السلام مي فرمايند چقدر فرق دارد با آنچه كه در رياضيات تاكنون گفته شده چه در غرب و چه در شرق .
آري مشكل ما اينست كه سوراخ دعا را گم كرده ايم ، بابا در دانش را پيامبر فرموده :
انا مدينه العلم وعلي بابها .
ببخشيد كه وقتتان را گرفتم .
ياحق ، ياعلي
ياعلي ، يا حق