• وبلاگ : عاشقان علي (عليه السلام)
  • يادداشت : عيد ولايت اميرمومنان برعاشقان مبارك باد
  • نظرات : 4 خصوصي ، 25 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محب علي 
    مدح مولا
    به خدا خون خدا در شريان داشت على
    مثل خون در رگ هستى جريان داشت على
    بود افلاك نوردى كه نشد خاك نشين
    حركتى تندتر از سير زمان داشت على
    غنچه‏ى صدق و يقين از نفسش وا مى‏شد
    نور اخلاص در آيينه‏ى جان داشت على
    بود در زمزمه يك عمر كه »غرُّى غَيرى«
    اعتنا كى به كم وبيش جهان داشت على
    ميهمان نمك زاغه نشينان مى‏شد
    بس كه پرواى جگر سوختگان داشت على
    گر چه از شعله‏ى يك آه دلش مى ‏لرزيد
    آتشين خطبه و شمشير زبان داشت على
    استخوان در گلويش بود كه مى‏گفت به چاه
    هر چه اندوه دل و سوز نهان داشت على
    تا مگر صبح اميدش بدمد از شب قدر
    الفت و انس به ماه رمضان داشت على
    بود در جلوه گرى پيش رخش طلعت يار
    آن شب قدر كه شور و هيجان داشت على
    تا به ديدار حبيبش بشتابد آن شب
    تاسحر گوشه ‏ى چشمى نگران داشت على
    زخم شمشير نياورد به ابرويش خم
    غم اگر داشت غم زخم زبان داشت على
    رفت و در سينه ‏ى او داغ گل ياسين بود
    رفت و در دل غم زهراى جوان داشت على