سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را گفتند : اى امیر مؤمنان چه مى‏شد اگر موى خود را رنگین مى‏کردى ؟ ] رنگ کردن مو آرایش است و ما در سوک به سر مى‏بریم [ و از سوک رحلت رسول خدا ( ص ) را قصد دارد . ] [نهج البلاغه]

یا عالم آل محمد علیهم السلام

یکشنبه 87 آبان 19 ساعت 9:34 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة

کلمة لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل فی حصنی و من دخل فی حصنی امن من عذابی بشروطها و انا من شروطها

میلاد گنجینه علم و نور و حکمت،ملجأ و پناه دلدادگان عشق و محبت پاره تن پیامبر رحمت،چشمه فیض قدس احدیت،شمس الشموس،انیس النفوس امام رئوف ثامن الحجج حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام را به پیشگاه حجة بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تبریک و بر شما عاشقان ولایتمدارشاد باش عرض می کنیم.

«امام  ابوالحسن علی بن موسی الرضا علیهما السلام»

روز یازدهم ماه ذیقعده سال 148 هجری در مدینه در خانه ی امام موسی بن جعفر علیه السلام فرزندی چشم به جهان گشود.او را «علی» نامیدند و در زندگی به «رضا»معروف گشت.
مادر گرامی او«نجمه»نام دارد،و در خردمندی و ایمان و تقوی از برجسته ترین بانوان بود؛
ابن بابویه صدوق در کتاب عیون الرضا علیه السلام از مادر آن حضرت نقل می کند: علی را که در شکم داشتم ابدا احساس سنگینی نمی کردم و وقتی می خوابیدم صدای آوایی ملکوتی از کودکی که در شکم داشتم می شنیدم که نام خدا را ترنم می کرد.
وقتی فرزندم به دنیا آمد دستهایش را روی زمین گذاشت و سر خود را به سمت آسمان بالا برد لبهای کوچک فرزندم تکان می خورد انگار که با خدا سخن می گفت. در همان ساعت امام هفتم نزد من آمد و فرمود ای نجمه گوارا باد تو را کرامت پروردگار،پس فرزند خود را در جامه ی سفیدی پیچیدم و به آن حضرت دادم.آن حضرت در گوش راستش اذان خواند،و در گوش چپش اقامه گفت،و آب فرات طلبید دهانش را با آن آب باز کرد بعد به دست من داد و فرمود بگیر این فرزند را که خلیفه خداست در روی زمین و حجّت اوست بعد از من.

«فضایل اخلاقی امام رضا علیه السلام»
«احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی»که از بزرگان اصحاب امام رضا علیه السلام محسوب می شود نقل می کند:
من با سه تن دیگر از یاران امام خدمتش شرفیاب شدیم،و ساعتی نزد امام نشستیم،چون خواستیم باز گردیم امام به من فرمود:ای احمد!تو بنشین.
همراهان من رفتند و من خدمت امام ماندم،و سؤالاتی داشتم به عرض رساندم و امام پاسخ می فرمودند،تا پاسی از شب گذشت،خواستم مرخص شوم،فرمود:میروی یا نزد ما می مانی؟
عرض کردم:هر چه شما بفرمائید،اگر بفرمائید بمان می مانم و اگر بفرمائید برو می روم.
فرمود:بمان،و این هم رختخواب(و به لحافی اشاره فرمود).آنگاه امام برخاست و به اتاق خود رفت.من از شوق به سجده افتادم و گفتم:سپاس خدای را که حجت خدا و وارث علوم پیامبران در میان ما چند نفر که خدمتش شرفیاب شدیم تا این حد به من محبت فرمود.
هنوز در سجده بودم که متوجه شدم امام به اتاق من بازگشته است؛برخاستم.حضرت دست مرا گرفت و فشرد و فرمود:
ای احمد!امیر مؤمنان علیه السلام به عیادت«صعصعة بن صوحان»(که از یاران ویژه ی آن حضرت بود)رفت،و چون خواست برخیزد فرمود:
«ای صعصعه!از این که به عیادت تو آمده ام به برادران خود افتخار مکن-عیادت من باعث نشود که خود را از آنان برتر بدانی-از خدا بترس و پرهیزگار باش،برای خدا تواضع و فروتنی کن خدا تو را رفعت می بخشد»

در کافی از معمَّر خلاد از حضرت رضا علیه السلام نقل می کنند که آن حضرت هر وقت غذا می خورد کاسه ای حاضر می کرد و نزدیک سفره می گذاشت و بهترین طعامها را انتخاب می کرد و از هر کدام مقداری را در کاسه می گذاشت و دستور می داد که به فقرا بدهند و این آیه را می خواند:
«فلا اقتحم العقبه»،بعد فرمود:
خدا می داند که هر کسی قادر بر آزاد کردن بنده نیست پس باید راهی برای بهشت باشد.
«عقبه»عبارت از آزاد کردن بنده است و یا اطعام فقرا در روز گرسنگی،و مقصود آن حضرت این است چون آزاد کردن بنده برای همه ی مردم ممکن نیست بنابراین خداوند برای بهشت راه دوم قرار داد و آن غذا دادن مستمندان است تا همه مردم از اجر آن بهرهمند گردند.

مردی از اهالی بلخ می گوید:در سفر خراسان با امام رضا علیه السلام همراه بودم،روزی سفره گسترده بودند و امام همه ی خدمتگزاران و غلامان حتی سیاهان را بر آن سفره نشاند تا همراه او غذا بخورند.
من به امام عرض کردم:فدایتان شوم.بهتر است اینان بر سفره یی جداگانه بنشینند.فرمود:
ساکت باش،پروردگار همه یکی است،پدر و مادر همه یکی است،و پاداش هم به اعمال است.

«بحث و مناظره»
«نوفلی»می گوید:مأمون عباسی به«فضل بن سهل»فرمان داد سران مذاهب گوناگون همچون«جاثلیق»و«رأس الجالوت»و بزرگان«صابئین»و«هربذاکبر»و پیروان زرتشت،و«نسطاس رومی»و متکلمان را جمع کند؛
«فضل»ایشان را گرد آورد...
مامون به وسیله ی «یاسر»متصدی امور امام رضا علیه السلام از امام تقاضا کرد در صورت تمایل با سران مذاهب سخن بگوید،و امام پاسخ داد فردا خواهم آمد،چون یاسر بازگشت امام به من فرمود:
«ای نوفلی!تو عراقی هستی و عراقی هوشیار است؛از اینکه مأمون مشرکان و صاحبان عقائد را گرد آورده است چه می فهمی؟»
گفتم:فدایت شوم،می خواهد شما را بیازماید و میزان دانشتان را بشناسد...
فرمود:«آیا می ترسی آنان دلیل مرا باطل سازند؟»
گفتم:نه به خدا سوگند،هرگز چنین بیمی ندارم،و امید می دارم خدا تو را بر آنان پیروز گرداند.
فرمود:«ای نوفلی!دوست داری بدانی چه وقت پشیمان می شود؟»
گفتم:آری.
فرمود:«آنگاه که من بر اهل تورات با توراتشان،و بر اهل انجیل با انجیلشان،و بر اهل زبور با زبورشان،و بر صابئین با زبان عبری خودشان،بر هر بذان با زبان پارسیشان،و بر رومیان با زبان خودشان،و بر اصحاب مقالات با لغتشان استدلال کنم،و آنگاه که هر دسته ایی را محکوم کردم و دلیلشان را باطل ساختم،و دست از عقیده و گفتار خود کشیدند و به گفتار من گراییدند،مأمون در می یابد مسندی که بر آن تکیه کرده است حق او نیست و در این هنگام مأمون پشیمان می گردد و بعد امام فرمود:
و لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم....»

قبل? هفتم مکان در توس جُست*****کعبه گفتا جان من قربان توس
«زیارت بهشتی»
جاب جعفی می گوید:«از وارث علم پیامبران حضرت محمد باقر علیه السلام شنیدم که فرمود:از پدرش علی بن الحسین از پدرش سید الشهدا از پدرش علی علیه السلام نقل کرد که از رسول خدا صلوات الله وسلامه علیه شنیدم که فرمود:
به زودی پاره ای از تن من در سرزمین خراسان دفن خواهد شد هر غمدیده ای او را زیارت کند خدا غم و اندوه او را برطرف خواهد کرد و هر گنهکاری به زیراتش برود خدا گناهانش را خواهد بخشید.»
در مدینه بودیم امام رضا علیه السلام فرمود:
در خراسان حرمی است که محل آمد و شد فرشتگان خواهد شد و تا آنگاه که در صور بدمند(و روز قیامت فرا رسد)همواره دسته ای از فرشتگان از آسمان به آن جا فرود خواهند آمد و دسته ای از آنجا به آسمان خواهند رفت.»
یکی گفت:«ای فرزند رسول خدا آن حرم کجاست؟»
فرمود:«در سرزمین توس!به خدا قسم آنجا باغی از باغ های بهشت است،هر کس مرا در آنجا زیارت کند مانند آن است ه حضرت رسول صلوات الله و سلامه علیه را زیارت کرده باشد و خدا ثواب هزار حج و عمره ی مقبوله به او خواهد داد و من و پدرانم در روز قیامت شفیع او خواهیم بود.»

«عقل کامل»
امام رضا علیه السلام  می فرمایند:
«عقل هیچ فرد مسلمانی بدون ده ویژگی کامل نیست:
1-خیرش به دیگران برسد
2-شرّش به دیگران نرسد
3-نیکی اندک دیگران را بسیار بشمارد
4-نیکی بسیار خود را اندک بداند
5-از درخواست نیازمندان دلگیر نشود
6-از طلب علم در تمام عمر خسته نشود
7-تهی دستی در را ه خدا را از ثروت بیشتر دوست داشته باشد
8-ذلّت در راه خدا را از عزت در مسیر دشمنان خدا بیشتر بخواهد
9-گمنامی برایش دلپذیرتر از شهرت باشد
و سپس فرمود:اما مورد دهم!چه دهمی؟
گفتند:دهم چیست؟
فرمود:هر کس را که دید،با خودش بگوید او از من بهتر و پرهیزگارتر است
زیرا که مردم دو دسته اند:دسته ای بهتر و با تقواتر و گروهی بدتر و پست تر از اویند.و او هر وقت بدتر را دید می گوید:
شاید خوبی های این پنهان است و خوبی پنهان بهتر است در حالی که خوبی من آشکار است و این برای من بد است و هر وقت خوب تر را دید در برابر او فروتنی کند تا مانند او شود و چون چنین کرد جایگاهش بلند، خوبیهایش دلنشین،نامش نیک و خودش سرور مردمان روزگار خود خواهد شد.»

ای غریبی که دل گرفته ها را خوب می پذیری.
امروز دلم خیلی گرفته و امید دارم نامه ی مرا بپذیری.
سلام ای رضای خدا!در وجود تو،سلام ای خورشید گرما بخش وجودم!
وقتی خیلی کوچک بودم برای بار اول که به حرم پاکت پا نهادم از این همه نیازمندانی که گرد حرمت می چرخیدند تعجب می کردم،تا اینکه خودم نیز در گردش وجودت پروانه نورت گشتم.
هر چه بیشتر نزدیکت می شدم سوختنم را کمتر احساس می کردم.
حالا که بزرگتر شده ام و عمیق تر تو را می فهمم خودم را نیازمندتر می بینم.
ای خوب ترین،ما را دریاب و از چشمه زلال معرفتت سیرابمان کن و این در صورتی انجام می پذیرد که اجابت کنی دعای ما را در ظهور خورشید پشت ابر،آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.


الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیر المومنین علی علیه السلام و اولاده المعصومین علیهم السلام


نوشته شده توسط : عاشقان علی (علیه السلام)

لبیک عاشقان [ نظر]


:لیست کامل یاداشت ها  :